🌷 سحرگاه پانزدهم فروردین ماه ۱۳۳۲ برابر با ۱۷ رجب المرجب ، سالروز ولادت سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان است.
 مادر بزرگوارشان می‌گويد: 
احمد كلاَ بچه ساكتی بود. مثل پسربچه‌های همسن و سال خودش نبود؛ شر و شوری نداشت! از همان كوچكی خيلی گوشه‌گير بود و هميشه‌ يك گوشه‌ای تنها برای خودش می‌نشست. در يك شركت خصوصی كار می‌كرد و رفته بود خرم‌آباد و آنجا درگير پخش اعلاميه بود كه او را با دو نفر ديگر از دوستانش می‌گيرند. آن دو نفر زن و بچه داشتند و به همين دليل به محض دستگيری احمد تمام مسئوليت چاپ و تكثير اعلاميه‌ها را به گردن گرفت تا پرونده آنها را سبكتر كند. در زندان فلك‌الافلاك خرم‌آباد و در زير سخت‌ترين شكنجه‌ها احمد مقاومت كرد و دم بر نياورد.  در بهار سال ۱۳۵۸ و آغاز درگيری‌های گنبد، احمد به آن ديار شتافت تا با دشمنان انقلاب به مبارزه برخيزد و در زمستان همان سال احمد از طرف شهيد بروجردی مأموريت يافت كه ضمن پاكسازی جاده پاوه-كرمانشاه، حلقه محاصره‌ای را كه ضدانقلاب بر گرد شهر پاوه كشيده بود نیز بشكند. روز اول فروردين ۱۳۶۱ عمليات فتح‌المبين آغاز شد و تيپ محمد رسول‌الله صل الله علیه و آله (که بعدها به لشکر عظیم محمد رسول الله تبدیل شد) به فرماندهی حاج احمد علاوه بر مأموريت‌هايی كه داشت ، مأمور گرفتن گلوگاه و نبض دشمن يعنی توپخانه عراق شد، كه با هدايت و فرماندهی حاج احمد اين امر صورت گرفت و فتح‌المبين بزرگی به وقوع پيوست. و سرانجام در جريان يورش ظالمانه اسرائيل به جنوب لبنان در همان سال‌ها اطلاع دادند كه بيروت محاصر شده و اسناد سفارتخانه جمهوری اسلامی ايران در معرض خطر است و آقای موسوی كاردار سفارت ايران از حاج احمد خواست که برای آوردن اسناد از سفارتخانه اقدام كند. در ساعت ۱۲ و سی دقيقه ظهر روز ۱۴ تيرماه سال ۱۳۶۱ اتومبيل سفارت جمهوری اسلامی ايران در لبنان ، هنگام عزيمت به بيروت در يك پست ايست و بازرسي موسوم به "حاجز باربرا" به فاصله ۴۰ كيلومتری بيروت متعلق به شبه نظاميان مارونی (حزب كتائب) متوقف شد و از آن تاریخ به بعد، اثری از سرنوشت حاج احمد و گروه دیپلمات‌های همراه ایشان در دست نیست ...
 باشد که در ظهور و در رکاب حضرتش ، رخ جلوه نماید 
@sardaraneashgh