🏴ثواب قرائت در روز ششم را به طور ویژه تقدیم می‌کنیم به 🌷 با قایق گشت می‌زدیم. چند روزی بود عراقی‌ها راه به راه به ما کمین می‌زدند. سر یک آب راه، قایق حسین پیچید رو به رویمان. ایستادیم و حال و احوال. پرسید: «چه خبر؟» گفتم: «آره حسین‌آقا. چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریم صبح تا عصر گشت بزنیم. مراقب بچه‌ها باشیم. عصر که می‌شه، می‌پریم پایین، صبحونه و ناهار و شام رو یک‌جا می‌خوریم.» پرسید: «پس کی نماز می‌خونی؟» گفتم: «همون عصری.» گفت: «بیخود.» بعد هم وادارمان کرد پیاده شویم. همانجا لب آب ایستادیم، نماز خواندیم. (همرزم شهید) 🌹به یادش صلوات🌹 🌷 @shahidkasraei