▫️شب جمعه بود،
دلش هوایی زیارت،
قدمهایش راهی
کربلا...
ناگهان مرد تنومندی جلوی راهش را گرفت.
پرسید: کجا میروی؟
گفت: عاشق حسینم. میروم کربلا.
مرد گفت:
«عاشق؟!
عاشق از دور هم که سلام کند باید جواب بیاید!
اگر عاشق هستی، از همینجا سلام کن ببینم»
دلش لرزید...
#حکایت
#زیارت
#تا_همیشه_سلام
▪️
کانال قصههای مهدوی👇
@Elteja_tales
▪️
کانال اصلی التجا👇
@Elteja