شهید : وقتی تو هدایای مردمی رو باز می کردیم، در نایلون رو باز کردم دیدم که واقعا یک کمپوته و داخلش یک است که نوشته بود سلام!! من یک دانش آموز هستم. خانم معلم گفته بود که برای به رزمندگان جبهه های حق علیه باطل نفری یک کمپوت بفرستیم. با مادرم رفتم از مغازه بقالی کمپوت بخرم هر کدام از کمپوت ها رو پرسیدم. اما قیمت آن ها خیلی بود حتی کمپوت گلابی که قیمتش ۲۵ تومان بود و از همه ارزانتر بود را هم نمیتوانستم بخرم. آخر ما به اندازه سیر کردن شکم خانواده هم نیست، در راه برگشت کنار خیابان این قوطی خالی کمپوت را دیدم برداشتم و چند بار با دقت آن را شستم تا شد. حالا یک خواهش از شما برادر رزمنده دارم هر وقت که شدید از این قوطی آب بخورید تا من هم شوم و فکر کنم که توانستم به کمک کنم. بچه‌ها تو برای خوردن آب توی این قوطی می‌گرفتند. آب خوردنی که همراهش  ریختن چند بود. @ShahidKharazi_Com