🍂 گل پژمرده یا غنچه تازه؟ سال ۶۶ برای اعزام به ستاد مربوطه رفتم، ولی از سنم ایراد گرفتند. گفتم: من نیروی ایمان و عشق دارم و شما آن را نمی بینید. می خواهم همسنگر حسین فهمیده باشم تا روز قیامت یقه ما بچه های سیزده ساله را نگیرد. خلاصه با زبان ریختن و پارتی بازی رفتم جبهه. موقع عملیات كه شد و می خواستند نیروها را از دزفول به غرب ببرند دوباره سن و سال اسباب درد سرمان شد. به مسئول پنجاه ساله ای كه می گفت شما نمی خواهد بیایید گفتم: شما اگر مهمان منزلتان بیاید گل پژمرده را جلویش می گذارید یا غنچه تازه شكفته و شاداب را؟ فهمید چه می خواهم بگویم، گفت: حالا دیگر ما پژمرده شده ایم؟ امان از زبان شما بسیجی ها. و دیگر چیزی نگفت.😉 ✍شهید حاج حسین خرازی | نعم الرفیق https://eitaa.com/joinchat/1363410946C4e6aea8396