#قضاوت ۱
من خیلی سرم به کار مردم بود و مردم رو قضاوت میکردم در مورد بقیه الفاظ و کلمات زشتی رو به کار میبردم فکر میکردم که خودم از همه بالاتر و بهترم و مردم یه جورایی زیر دست من حساب میشن ها بچههام بهم میگفتن که این کار درست نیست و هر کسی برای خود شخصیتی داره ولی من معتقد بودم که من از همه بهترم و همه باید منو سرلوحه زندگیشون قرار بدن و الگوشون باشم یه بار یکی از اقواممون که دستش از لحاظ مالی خیلی خالی بود بهم گفت برای پسرم دنبال زن میگردیم اما اگر یه دختر قانعی باشه که عروسی نخواد خیلی بهتره چون پول نداریم یا حتی یه نفری باشه که یه دفعه هم ازدواج کرده باشه و عروسی نخوادم خوبه فقط میخوایم یه جوری سبک بگیریم که هم اون جهاز کمی بیاره هم پسر من نداره عروسی بگیره مراسمشون رو سبک بگیرن که برن سر زندگیشون
ادامه دارد
کپی حرام