اشک...
عاشقانت میفروشند عِیش را، غم میخرند
دل به پاى روضه میریزند، ماتم میخرند
باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد
بچه ها دارند از بازار پرچم میخرند
مثل خار و خس در این سِیلِ به راه افتادهایم
باز دَرهَم آمدیم و باز دَرهَم میخرند
ماهها در یکطرف، ماه محرم یکطرف
بیشتر از ماهها، ماهِ محرم می خرند
اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته
ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم میخرند
تا تو را داریم ما، داراترینِ عالمیم
بچههاى ما درِ این خانه حاتم میخرند
این طرف گریان شدیم و آن طرف آباد شد
اشک کالایىست که در هر دو عالم میخرند
گریه بر مظلوم تکویناً تقربآور است
در حسینیه مرا، حتى نخواهم میخرند
مطمئناً روضهاى یا گریهاى در کار هست
هر کجا عصیانى از فرزند آدم میخرند
عده اى دَم میدهند و عدهاى دَم میزنند
پنجتن هم این وسط دارند از دَم میخرند
گریه کن زهراست، ما تنها سیاهى لشگریم
باز با این حال شکلِ گریه را هم میخرند...
استاد علی اکبر لطیفیان
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله