✍نان کپک زده مثل علف
✅خاطرات ننه سکینه مادر سردار شهید علی شفیعی قسمت دوم
🔹یه روز اومدم خونه دیدم یه کیسه نونی وسط اتاق.
🔸گفتم : اینا از کجا آوردی؟ راستش بگو؛
🔹گفت : مادر من که نمی خواهم به تو دروغ بگم.
⭕️امروز تو کوچه میومدم گفتم : خدایا امروز خیلی گشنمه یه لقمه نونی برسون من بخورم.
🔹دیدم یه کیسه نونی پشت یه دری گذاشتن.
♦️برشون داشتم آوردم شستم خوردم تو هم بخور.
🔸گفتم : نگاه کردی تو این نایلون چیه ؟
⭕️گفت : مردم دیونه ان اینا می ریزند بیرون
🔹سبز شده بودن عین علف ها ولی علی شسته بود اینا خورده بود.
🔸همیشه می گفت : این اجر خدا
🔹خدا امتحانم می کنه می خواه ببینه ظرفیت دارم.
کانال شهدایی شهیدرحمان مدادیان 👇
🇮🇷 @shahidmedadian
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯