. دستانم می‌لرزد.قطرات اشک چشمانم را دریده. تپش قلبم نامنظم است. خبر دسته اول است و دارد سینه به سینه پخش می‌شود. می‌خواهم باور نکنم. خبر را در خبرگزاری غزه می‌خوانم. متن پیام به عربی نوشته شده. یک بار، دوبار، سه بار، ده بار می‌خوانم. می‌خواهم اشتباه برای خودم ترجمه کنم، تا کمی گرما خانه‌ی قلبم شود. سرد است همه جا. از درون و بیرون درحال یخ زدنم. نمی‌دانم چه کنم. اضطراب عجیبی به جانم افتاده. راستی بشر، تو چگونه به خواب میروی وقتی هم نوعانت در گوشه ای از زمین زیر رنج و غم و درد و زجر و تجاوز و بی عدالتی زندگی می‌کنند؟ چگونه شعار انسانیت میدهی وقتی تو نیز انسانیت را درونت مرزبندی کرده ای؟ از کدام آزادی و حقوق زن صحبت میکنی؟ از کدام زندگی دم میزنی؟ بشر!!!! در تاریخچه وجودت بنویس، تو خواب بودی که مشتی زن بی گناه به دست پست ترین و رذل ترین و حرام‌زاده ترین حیوان های انسان نمای زمان، مورد تجاوز قرار گرفتند. بنویس که تو نشستی و برخواستی و هر بار مدافع شعار پوچ «زن زندگی آزادی» شدی، و در گوشه ای از این کره‌ی خاکی، زنانی قهرمانانه زیر آتش ظلم آزادی توخالی، زندگیشان را از دست دادند :). بنویس خاک برسر دنیایی که مردمش از غیرت و عدالت دم بزنند و در برابر حق سکوت کنند، خاک بر سر دنیایی که برای انسانیت مرز بندی قائل شود. بنویس بشر؛ از حق پامال شده ی زن مظلومی بنویس که در ماه مهمانی خدا، با شکمی که بار شیشه درونش دارد، مورد تجاوز قرار می‌گیرد. بنویس بشر؛ بنویس! غم غزه را نه یک بار که هزار بار، بلکه بیشتر باید بنویسی.. بنویس که غزه داغدار است، بنویس که غزه مظلوم است، بنویس غزه زیر آتش ظلم است و دنیا در زیر خاکستر غفلت و سکوت رفته. بنویس بشر!! این بار برای مسلمانان جهان بنویس. که زندگی در غزه دیگر ممکن نیست؛ تو را به خدا ظهور صاحبتان را تمنا کنید :)) ❤️‍🩹 بیا امن یجیب بخوانیم؛ برای داغ دل هایشان، و غم دل هایمان :)) ‹ امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السوء › از غمی که درحال فروریختن است، برای حرمتِ غربتِ غزه :)؛ یکشنبه ۱۳ رمضان @shahidmohammadmoafi