امشب دوباره قصدِ زیارت نموده ام حال و‌ هوای روضه تان،دردلم نشست با ذکرِ اَلسّلامُ‌علیکَ امامِ من بغضِ نشسته‌ در قفسِ سینه‌ام شکست این روزها که اول سال‌ست، هر کسی دنبال مزدِ زحمتِ یک ساله میرود امّا کسی که نوکرِ این خانه بوده، کِی دنبال مزدِ اشک و دم و ناله میرود؟ وقتی که زیرِ پرچمتان سال‌ِمن گذشت یعنی که مُزد چشم تَرم را گرفته ام ما را کنارِ سفره ی زهرا نشانده اند با این حساب، إذنِ حرم را گرفته ام یک سال صرفِ نوکریت کرده‌ام حسین یکسال گریه، سینه زدن، ناله، زمزمه ای ذکر (یامُحَوِل الاَحوال) من، بگو حالا برای اول سالم چه میکنی؟ با کوله بارِ پُرْ گُنَهُ‌ و دست ِخالی ام یابن الکریم، با دلِ زارم چه میکنی؟ حالا که من برای شما گریه کرده ام یک کربلا برای من إمضا نمیکنی؟ حالا که من به خاک شما سَر نَهاده ام قفلی که بسته پای مرا، وا نمیکنی؟ : 💔 قبله‌ام دیوارِعشق‌وآیه‌هایم نامِ‌توست خاطرم‌اندیشه‌ی‌تو،حاجتم‌دیدارِ‌توست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani