به سلیمان جهان از طرف مور سلام شاعرت آمده، این وصله‌ی ناجور، سلام شرم نگذاشت به خدمت برسم از نزدیک گنبدت دیدم و دادم به تو از دور سلام ای که می‌جوشد از احساس تو سرمستی‌ها هشتمین تاک پر از خوشه‌ی انگور، سلام حرم و گنبد و گلدسته‌تان جای خودش می‌دهم من به قدمگاه نشابور سلام بارها لطف شما شامل حالم شده است داده‌ای باز به این شاعر مغرور سلام خاک پای تو شدم، برد مرا تا افلاک ای که با نام تواَم این همه مشهور سلام پدرت نور و خودت نور و جوادت نور است بر سه تا نور عَلی نور عَلی نور سلام : ‏سلام حضرت سلطان، سلام حضرت نور سلام میدهد اینجا مسافری از دور سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani