لب اگر خورد به پیمانه بها می‌گیرد سنگ با دست شما حکم طلا می‌گیرد شاهد واقعه سلمانی نیشابور است هرکسی خواست بداندکه کجا می‌گیرد قصه ی شیخ بهایی و حرم ثابت کرد رحمت واسعه ی تو همه را می‌گیرد عشق وارد شدن وقت اذان را دارم که دلم در صف عشاق صفا می‌گیرد قدمش می‌گذرد بی‌خطر از روی صراط هر کسی دست به دامان شما می‌گیرد عالـم آل محمد ز دم توست اگر بیشتر حوزه در اطراف تو پا می‌گیرد قبه ی پادشه طوس چنان کرببلاست که در آن بی بر و برگرد دعا می‌گیرد واقعا پنجره فولاد شفاخانه ی ماست کور می‌آید و فی‌الفور شفا می‌گیرد شاغلم شغل من این است گدایت باشم کارم از برکت الطاف رضا می‌گیرد ارمنی بود مردد که بگیری دستش گفتمش محضر دلدار بیا می‌گیرد فلسفی نیستم اما پی این فلسفه‌ام که چرا هر که ز تو کرببلا می‌گیرد؟ : گفتم که به آهی غم دل با تو بگویم پیش تو ولی جز به تماشاچه توان کرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، (ع) http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani