⚖️جلوه‌ای از عدالت اسلامی ❇️يکی از لشکرهای اسلامی، منطقه‌ای را محاصره کرد، اما نتوانست آن را فتح کند. مدتی محاصره را ادامه داد تا اينکه آذوقه و غذايشان تمام شد. فرماندۀ لشکر پس از اين مشکل، با اهل منطقه به‌شرط اينکه نيازهايش را تأمين کنند و سپس لشکر از آنجا برود، صلــح کرد. ❇️فرماندۀ لشکر پس از آنکه برای تأمين آذوقه وارد شهر شد، دستور اشغال نظامی داد و مردم را غافلگير کرد. مردم منطقه هيئتی تشکيل دادند و نزد خليفه «عمربن‌عبدالعزيز» فرستادند. هئيت اعزامی به خليفه گفت: لشکر تو منطقه ما را پس از اينکه با هم صلح کرديم، اشــغال کرد. عمربن‌عبدالعزيز کار آنها را به يکی از فقها سپرد و گفت برويد و هر دو نزد قاضی دعوايتان را طرح کنيد. ❇️قاضی از هيئت اعزامی می‌خواهد که شاهدانی برای وجود عقد صلح بیاورند. اين فقيه عادل پس از آنکه ثابت می‌شود عقد صلح با همه شرايط لازم، اتفاق افتاده، حکم می‌کند که بايد به اين عقد وفا کرد و بايد لشکر فاتــح از منطقه بیرون برود و غرامت هرچه را در منطقه از بین برده، پرداخت کند و آن منطقه را به اهلش بسپارد. 📚 کتاب بارقه‌ها، صفحه ۲۵۱ 🆔 @shahidsadr