📖یکی مثل پنج نفر ✒️می‌گفت زمان تحصیل به‌اندازۀ پنج نفر آدم سخت‌کوش درس خوانده. وقتی با خانواده به نجف آمدند، پنج سال از عمرش فقط به مطالعه و تفکر گذشت. حتی برای پیاده‌روی بیرون نمی‌رفت. از عادت‌های علمای آن روز بود که در صحن حیدری بنشینند و باهم حرف بزنند. اسماعیل گفته بود: «اگر کسی خبر آورد برادر مرا در این جمع‌ها دیده، مژدگانی‌اش با من.» اما کسی به این فیض نرسید. بیرون‌رفتن محمدباقر از خانه یا برای زیارت امیرالمؤمنین علیه‌السلام بود یا خرید کتاب و مجله و مایحتاج خانه یا سرزدن به کتابخانه. 📚کتاب نا، صفحه ۹۱ 🆔 @shahidsadr