🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
*اذن شهادت...*😍
*سید ابراهیم خودش می گفت: دفعه اول که به سوریه اعزام شدم در عملیات تدمر خمپاره درست خورد کنار من ولی به من چیزی نشد ،گفتم شاید مشکل مالی دارم خدا نخواسته شهید بشم ، 🙄آمدم ایران و مباحث مالی خودم را حل کردم .*😊😊
*دفعه دوم که رفتم سوریه،☺ باز خمپاره خورد کنار من و به من چیزی نشد، گفتم شاید وابستگی به خانواده و بچه هاست که نمیذاره شهید بشم ؛ آمدم ایران و از بچه ها دل بریدم 😇و برای بار سوم که به سوریه اعزام شدم در عملیاتی ترکش خوردم😌 و مجروح شدم ولی شهید نشدم ،😢 به ایران که آمدم نزد عارفی رفتم و از او مشكلم را پرسیدم ، 🙄ایشان گفتند:من كان لله كان الله له، 💫تو برای خدا به جبهه نمی روی برای شهادت می روی،👌🏻 نیتت را درست کن خدا تو را قبول می کند...*☺
*پدرش می گفت : این دفعه آخر مصطفی(سيدابراهيم) عجیب بال و پر درآوره بود دیگر زمینی نبود ..*💫
*رفت و به آرزويش رسيد..*🌹
*یاد شهدا با صلوات*🌹
@shahidtoraji213
🍃🍃🌹🍃🍃