😉°° درمیان‌کشته‌های عَملیات‌کربلای٥ جنازه‌افسرعراقی بود، سفیدرو، یک‌روز دوست بسیجی‌ام را دیدم که‌مشغول گل درست‌کردن‌است. گفتم: گل‌آب گرفته‌ای، خیر‌است.. گفت: میخواهم روی‌رفیقمان را بپوشانیم، آفتـٰاب‌داغ است میترسم صورتش‌بسوزد، حیف‌است. بعداشاره‌کرد به‌جنازه گفت: حالا کاری‌است شده، لااقل بدتر نشود. اگر فـردا درجھنم بھم برخوردیم، شرمنده‌اش نشویم.. ๑⁦⁦⁦♥️..⇝ ♡|به ڪانال : ڪٰافِہ شُـہَدٰا♡ بپیوندید❤️ •┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈• @kafeh_shohada •┈┈••✾❀♡❀✾••┈┈•