💔 . ‌ ‌« مادربزرگ همیشه برای خوشبختی‌ام دعا می‌کرد. من بزرگ‌تر می‌شدم و او پیرتر، اما در تمام این سال‌ها با هر لبخندی که بر لبم می‌نشست و هر آرزویی که برآورده می‌شد، ناخود‌آگاه یاد دعای خیر مادربزرگ می‌افتادم میگفت: درست‌ می‌شود، و همیشه ‌بعدش‌ نگاه‌ می‌کرد به‌ آسمان و می‌خندید! حتم‌ دارم‌ چیزهایی‌ درباره‌ خدا می‌دانست ‌که‌ ما‌ بی‌ خبر بودیم...» ... 💕 @aah3noghte💕