🔻غزال غزل (شعری از زنده‌یاد استاد #مشفق_کاشانی) ▪️گر چون حباب آه، قراری نیافتم در موج‌خیز اشک، کناری نیافتم در گردباد معرکۀ مرگ و زندگی بنشست تا غبار، سواری نیافتم جز نقش لحظه‌های شفق گونِ تاب‌سوز در لوح سینه، روزشماری، نیافتم این باغ کاغذین گُلِ آلوده‌رنگ را دیدم هزار بار و، بهاری نیافتم از لاله‌های سوخته، کز خاک بردمید شب سوزتر چراغ مزاری، نیافتم در جویبار صاعقه، جاری شدم چو برق توفان‌نهیب، شورِ شراری، نیافتم تا مردمان دیده، بشویم به آب عشق در آستان دوست غباری نیافتم زین غم که خار حادثه شد خانه‌زاد گل بی جوش خون، گلوی هزاری نیافتم جز لطف حق که سایه فکنده‌ست بر سرم در این کویر سوخته، یاری نیافتم ای دل مگر به اوج رسانم سرتو را برقامت بلند تو، داری نیافتم «مشفق» به جز غزال غزل‌های مشک‌بیز خوشتر به دشت شعر، شکاری نیافتم ☑️ @ShahrestanAdab