🔻زنی که نقش نخست هزار قصه غمگین بود!
(یادداشتی بر کتاب
#لیلی_آذر، سرودۀ
#اعظم_سعادتمند به قلم
#المیرا_شاهان)
▪️«...با این حال نمیتوان منکر تاثیر تبلیغات در فروش و جلب توجه یک اثر در بین مخاطبان ادبیات شد؛ چه بسیار آثارِ به اصطلاح زرد و کمارزشی که با روح هنر و ادبیات بیگانهاند و گاهی به خاطر روابط دوستانۀ شاعران با یکدیگر و معرفیهای نابهجا یا حتی به دلیل جذابیتهای کاذب خودِ مجموعه شعر، مورد توجه قرار میگیرند و سلیقۀ مخاطب را تا حد پایینی تنزل میدهند. دوستداران شعر نیز که ممکن است با ویژگیهای یک اثر ادبیِ فاخر ناآشنا باشند، در معرض مفاهیم مبتذل و سطح پایینی قرار میگیرند که بهراستی نمیتوان آنها را ذیل عنوان شعر قرار داد.
اما چیزی که قابل اعتنا و باعث خرسندیست، حضور شاعران واقعی و شریف در عرصۀ ادبیات معاصر است که بهراستی برای خوب سرودن تلاش میکنند و ضمن ارتقای سواد ادبی، حرفهای تازهای برای گفتن دارند. آنها میکوشند که مضامین بکر بیافرینند و از تکرار و بهکارگیری تلمیحات کلیشهایِ شاعران که اغلب حول می و مطرب، زلیخا و یوسف، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و موضوعاتی از این دست میگردد، بپرهیزند.
برای نمونه، میتوان از مجموعه شعر «لیلیِ آذر» سرودۀ اعظم سعادتمند نام برد که اردیبهشت سال گذشته، همزمان با نمایشگاه کتاب تهران، از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شد و روی میز فروش قرار گرفت. مجموعهای که علیرغم زیبایی چشمگیر و فروش نسبتاً خوبی که در همان روزهای نمایشگاه داشت، آنطور که شایسته و بایسته است بر سر زبانها نیفتاد و این احتمالاً مربوط به همان موضوع تبلیغات و تاثیر آن بر جلب توجه مخاطبان ادبیات است. بیراه نیست اگر بگوییم که «لیلیِ آذر» در مقایسه با دیگر مجموعه شعرهای سال 96 و حتی بسیاری از مجموعههای شعرِ متعلق به دهۀ اخیر، یک سر و گردن بالاتر است و از تاریکی و ابتذال تهیست. ما با شاعری مواجهیم که خلاق و نوآور است، دایرۀ لغات او گسترده، و خیال و مضامین شاعرانهاش بکر و خواندنیست. شاعری که زاویۀ دیدی شگفت و کمنظیر دارد و از تکرار و حرفهای همیشگی و مضامین عاشقانهای که به میزان زیادی در بین شعرهای امروزی رایج است فاصله گرفته...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗
shahrestanadab.com/Content/ID/9258
☑️
@ShahrestanAdab