با کدام آبرویی روزشمارش باشیم عصـرها منتظر صبح بهارش باشیم کاروان سحرش بهـر همه جا دارد تاکه جاهست، چرا گردوغبارش باشیم سالـها منتظرسیصدو اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم گیرم امروز به ما اذن ملاقاتی داد مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم سالـها در پی کار دل ما راه افتاد یادمان رفت ولی درپی کارش باشیم ما چرا، خوبترین ها به فدای قدمش حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم اگــر آمــد خبــر رفتـن مــا را بدهیــد به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم : 💔 دلمرده ام، قبول، تو اما مسیح باش یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام