💢 🔻 نقل شده است 🔹 روزی زنبور و مار باهم بحثشون شد 🔸 مار میگفت: آدمها از ترس ظاهر ترسناک من میمرند؛ نه بخاطر نیش زدنم! 🔹 اما زنبور قبول نمیکرد 🔸 مار برای اثبات حرفش، به چوپانی که زیر درخت خوابیده بود نزدیک شد و رو به زنبور گفت: من چوپان را نیش میزنم و مخفی میشوم؛ تو بالای سرش سر و صدا و خود نمایی کن ➕ مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز اطراف چوپان کرد 👈 چوپان از خواب پرید و گفت: ای زنبور لعنتی! و شروع به مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد ➕ مقداری مرهم بر زخم گذاشت و پس از چند روز بهبود یافت 🏮 پس از چند روز چوپان که مشغول استراحت بود این بار زنبور نیش زد و مار خودنمایی کرد 👈 چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید از ترس پا به فرار گذاشت ➕ او بخاطر ترس از مار دیگر زهر را تخلیه نکرد و مرهمی نگذاشت 👈 چند روز بعد چوپان بخاطر ترس از مار و نیش زنبور مُرد 👌 حکایت این روزهای کشور ما و کروناست که شبکه های اجتماعی ولو شده در کشور عملیات روانی اش را کشنده از ویرورسش کرده اند و هیچ کس نمیخواهد فکری بحال بسترسازان این عملیات روانی گسترده کند 🏮 کرونا بد است؛ اما بدتر عملیات روانی آن است.