چرا «نونخ» موفق بود؟
🔹نوروز تلویزیون با همه حاشیهها و اتفاقات ریز و درشت امسال؛ حاوی یک گزاره مهم در روند سریالسازی تلویزیونی در ایران بود: «از دوری از تهران نترسید.»
🔹اگر چه پایان عجیب و بیمسمای «پایتخت 6»؛ بزرگترین برند نمایشی مرکزگریز در ایران یک ناامیدی بزرگ برای طرفداران این رویکرد بود؛ اما خیلی زود سعید آقاخانی و تیمش؛ دلنشین و شیرین دوباره به ما یادآوری کردند که هراس از سیاست دوری از مرکز و ساخت مجموعههای نمایشی در محیطی غیر از پایتخت بیمورد و نامعقول است و اگر ظرافتهای این مسیر رعایت شود سریالی که دور از فضای آپارتمانی تهران ساخته شده است در یک رقابت سخت؛ پربینندهترین سریال نوروزی میشود.
🔹«نونخ» در فصل سوم برنده رقابت سخت نوروزی میان سریالهای شبکههای مختلف شد؛ اما در اهمیتی فرامتنی، یک پیشبرنده قوی برای سیاست کمطرفدار خروج از تهران میان تیمهای مختلف سریالسازی در ایران بود.
🔹برگ برنده سریال «نونخ» در نوروز امسال همان پاشنه آشیل سریالهای قبلی بود. سریالهایی که به بازنمایی اقوام و اقلیتها در جامعه ایران پرداخته بودند:نونخ «دیگری» نساخته بود.
🔹شخصیتها و تیپهای سریال آقاخانی در عین وفاداری ظاهرین کامل به اقوام غربنشین کرد؛ آدمهایی از جنس خود ما بودند و کرد بودن آنها نه تنها تبدیل به یک شیء ذوقکور کن بیجان نشده بود بلکه عنصر اصلی طبیعی شدن کار بود.
🔹آنها تفاوتشان با تهرانیها را داد نمیزنند؛ همین طور که قرار نبود شبیه مرکزنشینان شوند تا به حساب آیند؛ بلکه اعتماد به نفس «دیگری» نشدن را داشتند و روی پای خودشان ایستاده بودند.
🔹این دیگری نشدن با ظرافتهای آقاخانی در اجرا از خطر تبدیل شدن به شمایلی غیردراماتیک نیز رها شده بود و هر قسمت سریال با هیجانهای رفت و برگشتی میان شخصیتهای سریال واقعا دیدنی از آب درآمده بود.
🔹حالا تیم مهدی فرجی و سعید آقاخانی سه تجربه موفق سریالسازی دارند؛ در روزهایی که تماشای تلویزیون به دلیل رقبای قدرتمند و بیرون بودن نامها و البته کسلی فضای کرونازده تلویزیون؛ سخت شده است.
🔹اما آنها امروز کار سختتری پیش روی خود دارند مراقبت از برند نونخ؛ جلوگیری از سلبریتیسازی بازیگران جوان و پرامید سریال و همینطور تن ندادن به سریعسازی سریال در مناسبتهای مختلف پیشرو؛ واقعا به دشواری ممکن است.