سلام مولای ما، مهدی جان کاروان در میانه ی صحرا ، سوار بر اشک و اضطراب و داغ ، لحظه های سرخ و پراندوه عاشورا را مرور می کند و پیش می رود ... ... و در درد تاول ها و هجوم گلوگیر بغض ها و پرده ی زلال اشک ها ، زیر لب مدام شما را می خواند ... خدا بحق دل های شکسته ی کودکان آل الله، شما را برساند ...