#داستانک
🔸خواب بوديم
بهگمانم مادر مدتها درد داشت. ما نميدانستيم. تازه امروز از نسخههايش فهميدم؛ از داروهاي ضد دردش.
بيچاره ديشب راحت شد. نميدانيم چه ساعتي؟! ما خواب بوديم. صبح، وقتي صبحانه ما سروقت آماده نشد، فهميديم.
✍🏻پوران حجت انصاري
🌐
shamiim.ir
🆔
@Shamimeashena