داشت محوطه رو آب و جارو می‌کرد. به زحمت جارو رو ازش گرفتم. ناراحت شد و گفت: اجازه بده خودم جارو کنم این‌جوری بدی‌های درونم هم جارو می‌شه. کار هر روز صبحش بود ، کار هر روز یک فرمانده لشکر. شهید_محمد_ابراهیم_همت🕊