34.02M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🕊بسم رب الزهراء🕊 ____🍃🌸🍃________ 🌿مصاحبه ی مادر بزرگوار شهید عزیز حسین نوذری حسین پسر خیلی خوبی بود اخلاق خیلی خوبی داشت. اهل نماز وطاعت، اهل کار، همیشه کمک حال من وپدرش بود.خیلی آرام بود، کار به کار کسی نداشت. ____🍃 🌸🍃________ با جبهه رفتنش مخالف نبودم. یک بار که از جبهه برگشت. تیر خورده بود، از من پنهان می کرد.ارام آرام راه می‌رفت که من متوجه مجروحیتش نشودم😭 ____🍃 🌸🍃________ نزدیک اذان بود که دو سرباز در خانه را زدند و خبر شهادتش را آوردند. پیکر پسرم را هم اجازه ندادند ببینم 😭 ____🍃🌸🍃________ مکه بودیم چند نفر داخل اتاق نشسته بودیم، یکدفعه دیدم حسین وارد اتاق شد و گفت بچه ها بیایید داخل مادرم خواب است. گفتم نه مادر من بیدارم. کنارم نشست، گفتم کجابودی چطور اومدی اینجا. گفت همونجور که شما اومدی منم اومدم. ____🍃🌸🍃________ رفتی و بعد تو هی ثانیه ‏ها سر شده ‏اند... 🍃 کوچه ‏ها مرتکب حالت دیگر شده‏ اند🌸 بی‏ تو با نان یتیمی شب پنهان سکوت..... 🍃 جوجه‏ ها بال گرفتند و کبوتر شده‏ اند🌸 اسم تو ای گل لاله به سر کوچه نشست🍃 لااقل نامه ‏رسان‏ها همه از بر شده‏ اند🌸 وصیت‏نامه ی تو موزه ی متروک شد و.... 🍃 حروفی که ترک‏خورده و لاغر شده اند🌸 سهمم از وسعت دریای تو همواره چه بود.... 😔 اَللهُمَ الرْزُقْنا تَوْفیقَ الشَّهادَةَ في سَبِیلِکْ اَللهُمَ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفـَرَج 🤲 عشق شهدا # شهیدحسین نوذری لینک عضویت در کانال مسابقه در ایتا 👇 https://eitaa.com/shamimeshgh1399 روبیکا 👇🏻 https://rubika.ir/shamimeshgh1399ar