بسم رب الشهداء و الصدیقین
🌹بسیـــــجی شهیـــــد حســــین جعفــــری پـــور🌹
تولد:۱۳۴۹/۱/۷
شهادت:۱۳۶۵/۴/۱۰
محل شهادت:مهران(عملیات کربلای۵)
زندگـــــی شهــــدا:
شهید حسین جعفری فرزند هفتم خانواده و سومین فرزند پسری بود.برادربزرگترش شهید محمد جعفری پور که درسال ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی هورالعظیم در عملیات بدر شهید شد🌹 و برادر دیگر جانباز علی جعفری پور که چندین سال در جبهه بودند و اکنون نیز با ترکش هایی که هنوز در بدن ایشان هست به زندگی ادامه میدهند🌸....شهید حسین جعفری تا دوم راهنمایی درس خواند،زمانی که جنگ شروع شد حسین در سن ۱۴ سالگی به عنوان یکی از دلاور مردان جبهه ی توحید🇮🇷 مرتبا به جبهه میرفت،او در عملیات های متعددی همچون(عملیات والفجر،عملیات کربلای۵،آزادسازی شهر فاو ،شلمچه.....)شرکت کرد.
او دل و جرئت قوی داشت و برای رفتن به جبهه اراده ای محکم...موقع اعزام نیروها به جبهه همه باید به صف میشدن وچون او سنش کم بود و۱۴ سال بیشتر نداشت او را اعزام نمیکردن😔.به گفته ی مادر شهید،حسین دوآجر🧱 زیرپایش گزاشت تا قدش بلندتر شود تا او نیز بتواند به همراه دیگر رزمندگان به جبهه برود که بالاخره موفق شد و بعنوان دانش آموز بسیجی وارد جبهه ی حق علیه باطل گردید🇮🇷...او نوجوانی خوش اخلاق و با عاطفه بود و با اقوام و خویشان رابطهی صمیمی داشت....🥀
بله این نوجوان ۱۵ساله🌷که اسلحه اش از قدش بلندتر بود در عملیات کربلای ۵ با رمز عملیاتی یا زهرا(س)بر اثر اصابت ترکش به شکمش و با گفتن مادر مادر😔به دیدار حق لبیک گفت و به درجه رفیع شهادت رسید..........
از کرامات شهید👇🏻
🔶شهید حسین جعفری خیلی مظلوم بودند،چندین سال قبل زمانی که میخواستن گلزار شهدا رو درست کنن باید کمی خاکبرداری میکردن،به گفته ی کسانی که اونجا کار میکردن✍🏻 وقتی نزدیک قبر شهید رسیدن با صحنه ای عجیب روبه رو شدن😳؛شهید همچون کسی که تازه به شهادت رسیده ،جسد سالم و معطری داشت🥺 وعطرى فضا را پرکرد که بلافاصله روی قبر رو پوشاندند💚
🔶 به گفته ی خادم گلزار شهدا✍🏻 که گفتن:چند وقت پیش دیدم خانم غریبه ای که تا به حال اینجا ندیده بودم کنار قبر مطهر شهید حسین جعفری نشسته و داره گریه میکنه😭 اهمیتی ندادم بعد از چند ساعت دیدم هنوز نشسته و داره بلند بلند گریه میکنه😭😭 رفتم جلو و سلام کردم و ازشون پرسیدم که کی هستن و چرا اینجور برای شهید گریه میکنن ،اون خانم فقط گفتن که من اهل رفسنجان هستم و عضو گروهی هستم که داخل اون گروه برای شهدا عزیز ختم قرآن میگزارند و هرروز به اسم یه شهید هست،دیروز به اسم شهید حسین جعفری بود و من هم که یه بچه مریض دارم😔 دیروز متوسل شدم به این شهید و ازشون شفای بچم رو خواستم که ایشون هم به لطف خدا فرزند مرا شفادادند بعد که پرسوجو کردم آدرس این مکان مقدس رو پیداکردم و من هم به اینجا آمدم تا از نزدیک ازاین شهید مظلوم تشکر کنم و برایشان فاتحه بخوانم💚
✅فرازهایی از وصیت نامه 🌹شهــــید حسیــــن جعفــــری پـــور🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
"ولاتقولو لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون "
وآن کسی که در راه خدا کشته شده مرده نپندارید،بلکه او زنده ی ابدی است ولی همه ی شما این خصلت را درخواهید یافت....
حمد و سپاس بر خدای یکتای بی همتا وبادرود وسلام بر انبیا خدا.....اول صحبتم با ملت غیور و مردم شهید پرور است وآن این است که بدانید با تحمیل شدن این جنگ برما خداوند مارا امتحان میکند تاصابرین را جداکند....
ازشما میخوام که امام امت را یاری کنید که اگر چنین کنید اسلام را یاری کرده اید...
ازخانواده عزیزم میخواهم که صابر و شاکر باشید همینکه شنیدید دومین فرزندتان شهید شده است همچون گل برافروزید وبشکفید تا خداوند از این چهره شاداب شما لذت ببرد ،مبادا خدارا ناسپاسی کنید ،چون این جان را خدا داده و خودش پس گرفته ،پس چیزی که امانت است پس دادن به صاحبش ناراحتی ندارد.دلم میخواهد آنقدر خوشحال باشید که مردم وقتی به شما میرسند تبریک بگویند نه تسلیت...
امیدوارم که از این فرزند خودتان ناراحتی نداشته باشید و اگر دارید به بزرگواری خود ببخشید واز همه ی دوستان وآشنایان وهرکس حقی برگردن من داشته است از او طلب عفو کنید.....