بیا که با سر زلف تو کارها دارم ز عشق روی تو در سر خمارها دارم بیا که بی‌رخ گلرنگ و زلف گل بویت شکسته در دل و در دیده خارها دارم چو آمدی مرو از نزد من که در همه عمر به بوسه با لب لعلت شمارها دارم نه جور بخت من و روزگار محنت تو ذخیره‌های بسی روزگارها دارم مرا ز یاد مبر آن مبین که در رخ و چشم ز گوش و گردن تو یادگارها دارم خطاست اینکه همی گویم این طمع نکنم که دست‌برد طمع چند بارها دارم قرارهای مرا با تو رنگ و بویی نیست که با زمانهٔ اینها قرارها دارم زکار خویش تعجب همی کنم یارب چو ناردان فروبسته کارها دارم..🍀🌷🍀 @shamimmarefat5