‍ 🌿🌸🌿🌸🌿🌸 (منتخبی از کتاب داستان راستان اثر استاد شهید مرتضی مطهری) ⬅️🔴 خواب وحشتناك 🔴➡️ خوابي كه ديده بود او را سخت به وحشت انداخته بود. هر لحظه تعبيرهاي وحشتناكي به نظرش مي رسيد. هراسان آمد به حضور امام صادق و گفت: خوابي ديده ام؛ خواب ديدم مثل اينكه يك شبح چوبين يا يك آدم چوبين، بر يك اسب چوبين سوار است و شمشيري در دست دارد و آن شمشير را در فضا حركت مي دهد. من از مشاهده آن بي نهايت به وحشت افتادم و اكنون مي خواهم شما تعبير اين خواب مرا بگوييد. امام: (حتما يك شخص معيني است كه مالي دارد و تو در اين فكري كه به هر وسيله شده مال او را از چنگش بربايي. از خدايي كه تو را آفريده و تو را مي ميراند، بترس و از تصميم خويش منصرف شو). حقا كه عالم حقيقي تو هستي و و علم را از معدن آن به دست آورده اي. اعتراف مي كنم كه همچو فكري در سر من بود؛ يكي از همسايگانم مزرعه اي دارد و چون احتياج به پول پيدا كرده مي خواهد بفروشد و فعلا غير از من مشتري ديگري ندارد. من اين روزها همه اش در اين فكرم كه از احتياج او استفاده كنم و با پول اندكي آن مزرعه را از چنگش بيرون بياورم. 📚 📚 قصه‌های زیبای معنوی ارسال↪ @tafakornab @shamimrezvan