✅ استقبالی از غزل بزرگ بانوی شعر معاصر، بانو پروین اعتصامی (ره)
«هرکه با پاکدلان، صبح و مسایی دارد
دلش از پرتو اسرار ، صفایی دارد»
#جهان_گذران
دلم آهنگِ پُر از سوز و نوایی دارد
بسکه غم دیده، ز تن شوق رهایی دارد
غمفزا هست جهان با همه پهناوریاش
خرّم آن دل که از آن راہ به جایی دارد
ساحت عیش به ابعاد و مساحت نبوَد
گوشهای امن عجب لطف و صفایی دارد
تکیه بر همّت خود را به دو عالم ندهم
پای همت چه نیازی به عصایی دارد؟
در جوانی به سراپردہی مقصود رسد
«آنکه چون پیر خرد، راهنمایی دارد»
منّت از مُنعم نوکیسه مکِش در همه عمر
ای بسا مُفلس محضی که سخایی دارد
مهربانی به کسی کن که ز اخلاص وجود
بی توقع، کرم و مهر و وفایی دارد
دل خود را نسپاری به دل بلهوسان
بندهی پاکِ خدا شرم و حیایی دارد
آن دلی که بوَد از پرتو ِ ایمان روشن
در دلِ ظلمتِ شب، نور و ضیایی دارد
میخورد چوب مکافات عمل را آخر
آنکه پیوسته درین دهر، خطایی دارد
ایکه بر تخت سپنجی زدهای تکیه به ناز
به گمانت که چنین تخت، بقایی دارد!؟
شاہ، بسیار به خود دیدہ به ادوار، جهان
که پس از دولتِ خود، دورِ گدایی دارد
فصل عشرت، گذرد زود در این دار فنا
عاقبت فصل غم و حزن و عزایی دارد
قامت، آلودہ به تقوای ریایی منِمای
زاهد آن نیست که پشمینه ردایی دارد
بیصدا گرچه زند دزد، به اموال کسان
در دل شب؛ چو شود صبح صدایی دارد
ای ستمدیده! مخور غم که به حکم ازلی
عمل نیک و بَدِ خلق، جزایی دارد
چرخ این دهر اگر که به مراد تو نگشت
مخور افسوس که هر بندہ، خدایی دارد
مشو نومید و مخور غم به جهان گذران
گذر عمر به هر درد، دوایی دارد
چون همه عمر، به آزادهدلی زیستهای
باش آسوده که حق بر تو عطایی دارد
خامه بر چامه مزن (ساقی) و دل رنجه مکن
جنس، بسیار چو گردد چه بهایی دارد!؟
تا مبادا که برنجد کسی از چامهی تو
بگذر از پند، که هر موعظه جایی دارد.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1394
#شمس_ساقی
eitaa.com/shamssaghi