نپرس حال مرا تا غزل به لب دارم خودت بفهم كه حالم بد است و تب دارم فقط بگو لقب شاعری به من ندهند بگو كه من دل خونی از اين لقب دارم و بي تواين همه شعری كه هيچ مي ارزند ... و بي تو دفتر شعری كه بی سبب دارم ببين به چشم خودت، بي توسخت متروك است هميشه خانه ی عشقی كه آن عقب دارم تو چند ساله شدی آه چند ساله شدم؟ كجا دگر خبر از سال و ماه و شب دارم؟ بيا و اين دم آخر كنار چشمم باش مباد!بی تو بميرم... چقدر تب دارم! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌@shapark1🦋🌺🦋 ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌