نپرس حال مرا تا غزل به لب دارم
خودت بفهم كه حالم بد است و تب دارم
فقط بگو لقب شاعری به من ندهند
بگو كه من دل خونی از اين لقب دارم
و بي تواين همه شعری كه هيچ مي ارزند
... و بي تو دفتر شعری كه بی سبب دارم
ببين به چشم خودت، بي توسخت متروك است
هميشه خانه ی عشقی كه آن عقب دارم
تو چند ساله شدی آه چند ساله شدم؟
كجا دگر خبر از سال و ماه و شب دارم؟
بيا و اين دم آخر كنار چشمم باش
مباد!بی تو بميرم... چقدر تب دارم!
@shapark1🦋🌺🦋