من خلق شدم تا كـه پريشانِ تو باشم ديـوانـه و سرگشته و حيرانِ تـو باشم گفتم: تـو جهانی، که بدانی کـه بمانی آغوش گشودم كـه جهانبانِ تـو باشم حبسِ ابـد و ضربه ی شلاق و شكنجه خوب است اگر گوشهٔ زندانِ تـو باشم درخواب تورا خواندم وجانۍکه شنیدم در خواب ببينـم كه مگر جانِ تـو باشم دور است كنارِ تـو نشستن كه مرا بس گلـدانِ گُلی گـوشه ی ایوانِ تـو باشم پيغمبرِ من معجزه ات عشق و غزل بود می خواهم از امروز مسلمانِ تو باشم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ •|🌿@Shapark1