السلام علی الرضیع الصغیر و منعطف اهوى لتقبیل طفله             فقبّل منه قبله السّهم منحرا (چون خم شد تا طفل خود را ببوسد، تیر پیش از وى گلویش را بوسیده بود) کودک است دگر..... گاهی حوالی کربلا و گاهی الاقصی... ظالم فقط ریشه را تا اسرائیل کشانده ... مظلوم هم در گودال خون می ماند.... (هل من معین) حرمله فقط لباسش عوض شد. زمان کشیده شد از ۶۱ هجری  تا ۱۴۰۲ تیر تیر است با شعبه های فراوان..... و باز هم سکوت زمان برای گندم های ری نشده .... کلاه جای کلاه خود را گرفته .... زره ای از جنس کت...شیک مناسب کشتار.... و مادری که حتی کودکش را دیگر  ندارد .... و کودکی که گاهی سر از نیزه در می آورد و گاهی زیر آوار های تیر.... و گهواره های بی لالایی مانده ..... حرمله ماشه را می چکاند به دستور  پسر سعد ... (نویسنده :مجید شیرمحمدی)