مستندات کلاس اهمیت و جایگاه خلافت از منظر اهلسنت: خلاصه کلاس و جلسه اول: معني خلافت و خليفه التعريف بالخلافة الخلافة ، والإمامة العظمى ، وإمارة المؤمنين ، ثلاث كلمات معناها واحد ، وهو رئاسة الحكومة الإسلامية الجامعة لمصالح الدين والدنيا . قال العلامة الأصولي المحقق السعد التفتازاني في متن مقاصد الطالبين ، في علم أصول عقائد الدين : الفصل الرابع - أي من العقائد السمعية - ففي الإمامة ، وهي رئاسة عامة في أمر الدين والدنيا خلافة عن النبي [ صلى الله عليه وسلم ] وقال العلامة الفقيه أبو الحسن علي بن محمد الماوردي في كتابه الأحكام السلطانية : الإمامة موضوعة لخلافة النبوة في حراسة الدين وسياسة الدنيا . وكلام سائر علماء العقائد والفقهاء من جميع مذاهب أهل السنة لا يخرج عن هذا المعنى ، إلا أن الإمام الرازي زاد قيداّ في التعريف فقال : هي رئاسة عامة في الدين والدنيا لشخص واحد من الأشخاص تعريف خلافت، امامت عظماء، و رهبري مومنين سه کلمه به يک معنا مي باشد که رياست حکومت اسلامي است که منافع دين و جهان را جمع مي کند. علامه تفتازاني در متن مقاصد الطالبين در علم اصول عقائد دين در فصل چهارم در مورد امامت مي گويد: رهبري کلي در امر دين و دنيا که خلافت پيامبر صلي الله عليه و آله است و دانشمند ، فقيه ابو الحسن علي بن محمد الماوردي در کتاب الأحکام السلطنه مي گويد:امامت يعني جانشيني نبوت در پاسداري از دين و سياست و سخنان همه علماي عقيده و فقها از همه مكاتب اهل سنت از اين معنا خارج نيست ، جز اينكه امام رازي در تعريف محدوديتي افزود و فرمود: اين رياست عمومي در دين و جهان براي يك شخص است محمد رشيد بن علي رضا بن محمد (متوفاى 1354هـ)، الخلافة، ج1، ص18، دار النشر: الزهراء للاعلام العربي - مصر/ القاهرة جمع بندي: 1-رهبري کلي در امر دين و دنيا براي يک شخص خاص پس خليفه کسي مي باشد که هم بايد شانيت سياسي داشته باشد و هم ديني و اين مطلب مخالف نظريه جداي مقام ولايت و مقام سياسي مي باشد،اهلسنت معتقدند که دو مقام مجزاء از يکديگر داريم که يک مقام در مورد مسائل ديني و عقيدتي مي باشد و يک مقام سياسي و اجرايي مي باشد،طبق عقيده خود اهلسنت مقام وساطت فيض و مقام ديني بعد از پيامبر صلي الله عليه و آله حصر شده است بر ائمه اثني عشر و طبق مبناي که بيان شد اين افراد اولي هستند بر خلافت سياسي جامعه 2- اجماع همه علما بر اين مسئله اکنون که اهلسنت خود معترف به اجماعي بودن اين مسئله دارند پس با اين سخن تکفير خودشان را امضاء کرده اند زيرا طبق قاعده خود اهلسنت انکار و مخالفت با اجماع کفر است پاسخ اهلسنت به اين تعارض چيست؟ 3-خليفه يک شخص خاص از بين همه مردم اين خليفه و امام سواء از قرآن مي باشد زيرا تصريح بر اين مسئله شده است که اين امام يک انسان است @sharifii_110