سال ۶۱ فرمانده دستهمون بود. بچهها بهش میگفتند فیلسوف. از بس معلومات داشت و سطح بالا حرف میزد. توی منطقه شرهانی وقتی وارد سنگرهای عراقیها شدیم، هر کی چیزی به یادگار بر میداشت. شهید صحتی رو دیدم که چند کتاب قطور زیر بغل گرفته و با خوشحالی میگه: تو همه ایران این کتابها پیدا نمیشن.
#شهید_عبدالحسین_صحتی#_شوادون_خاطرات@shavadonhttps://eitaa.com/joinchat/2732851499Cab6458eedb