هست در فرهنگ ما معنای افزون، بیشتر
«لنترانی» دارد از «لنیفعلوا» نون بیشتر
بیت قبلی معنی بیهودهای دارد ولی
بیتهای بعد از این دارند مضمون بیشتر
گفت موسی با خدا دربارهی تبلیغ دین
من سخنرانم ولی داداش هارون بیشتر
چون برادرهای یوسف پیش بابا آمدند
گریه میکردند وحشتناک، شمعون بیشتر
گر چه میترسم من از آیات «مدّثّر» ولی
ترسم از آیات 4 و 5 «ماعون» بیشتر
هر چه که بابای لیلی شرط را افزون کند
در میآید لاجرم بابای مجنون بیشتر
ماه من با ماه گردون فرق دارد فی المثل
ماه من خرجش بود از ماه گردون بیشتر
گفت جاری کتایون پیش خواهر شوهرش
من بدم میآید از تو، از کتایون بیشتر
در سیاست میشناسم آدمی بس کاردان
ثروت او هست از اموال قارون بیشتر
قدّ ششصد تا تریلی ادعا دارد ولی
نیست کارایی او از نصف فرقون بیشتر
هدیهی شاسی بلندش را که لو دادند گفت
ما ز یاران چشم یاری داشتیمون! بیشتر
هر زمان یاد براندازان گوگولی کنم
میکنم یاد از جناب «کیم جونگ اون» بیشتر
ای که پرسیدی ز من آخوندها کی میروند
هر زمان کف کرد سنباده ز صابون بیشتر
«دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش»:
کرد ابراهیم ما را له، فریدون بیشتر
«دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما»
گفت پاشیده شده اینجا بسی دون بیشتر
موقع اهدای خون این جمله را تکرار کن
آن که دارد درد مردم میدهد خون بیشتر
#شیخ_غیرمفید
@sheikh_ghm