اظهارات سطحی شیخ عباس تبریزیان درباره رساله ذهبیه
"امروزه متاسفانه شیعیانی که مدعی تشیع هستند... قدر رسالهی ذهبیه را نمی شناسند... رسالهی ذهبیه سندهای معتبری دارد و از جهت متنی هم بالاترین مطالب را دارد. هرکس که تخصصی در علم طب داشته باشد میفهمد که این کتاب کلام انسان عادی نیست بلکه کلام معصوم (ع) است.
علماء مانند علامه عسکری سند این کتاب را تایید کردند و بنده سند این کتاب را بررسی کردم و مشکلی ندارد. اگر یک راوی آن متهم به «غلو» است؛ روات معتبر دیگر وجود دارند. «غلو» ارتباطی به طب ندارد زیرا حجامت و فصد و سبک زندگی ارتباطی به غلو ندارد. سند رسالهی ذهبیه از سند نهج البلاغه معتبرتر است و میدانید قرآن هم روایت «حفص از عاصم» است و اگر بخواهیم رسالهی ذهبیه را نفی کنیم مشکلات دیگری در مبانی اعتبار کتب معتبر شیعه به وجود میآید خیلی چیزها زیر سوال میرود.
رساله ی ذهبیه چیزی نیست که بشود بر آن خدشه وارد کرد و علماء زیادی رساله های متعددی در شرح رسالهی ذهبیه نوشته اند و شاید نسخهی خطی از آن وجود دارد..." (تبریزیان ۹۶/۹/۳)
www.eshia.ir/Feqh/Archive/text/tabrizian/teb/96/960903/%D8%BA%D9%84%D9%88
تأملی در این کلمات:
۱. ایشان نمی داند که تنها راوی رساله ذهبیه ابن جمهور است و ادعای اسناد متعدد معتبر توهمی بیش نیست. نمونه مقالات مستند در نقد این کتاب:
t.me/gholow2/389 و
t.me/gholow2/390
۲. ایشان نمی داند که هر کس با طب قدیم آشنا باشد نظائر رساله ذهبیه را فراوان می یابد بلکه بعضاً عین مطالب رساله ذهبیه از طبیبان مسیحی چون ابن بختیشوع و ابن ماسویه و ... روایت شده است؛ (نمونه شواهد مطلب مثلاً در حواشی رساله ذهبیه به تحقیق محمد مهدی نجف از مصادری چون زاد المعاد ابن القیم الجوزی گرد آمده است.) پس چگونه متن آن دلیل بر عصمت نویسنده است؟! بگذریم از مواردی از این رساله که صدور آن از معصوم به غایت بعید است.
۳. ایشان نمی داند که اتهام غلو و تخلیط به اولین و تنها راوی کتاب وارد است؛ (ر.ک به نجاشی، رجال، ص337؛ طوسی، الفهرست، ص413 و به نقل از صدوق؛ ابن غضائری، رجال، ص92) پس چگونه مدعی است روات معتبر دیگر دارد؟!
اما نوشته علامه عسکری در دوران جوانی ایشان نیز توان صحت کتاب را ندارد، و مستند ادعای صحت کتاب نزد ایشان همین سند فعلی کتاب و گمان وجود سندی دیگر است!
فارغ از متهم بودن ابن جمهور، کتاب او به سند متصل و معتبر به ما نرسیده و نسخش اختلاف دارد. اما انتساب آن به نوفلی هم ناشی از تحریف در نسخه است. چنان که از مقایسه با نسخ دیگر بر می آید، «ابومحمد الحسن بن محمد النوفلی» تحریف شده «ابومحمد الحسن بن محمد العمی» است که این رساله را از پدرش محمد بن جمهور العمی نقل می کند.
۴. ایشان نمی داند که نهج البلاغه از روایات متعدد با اسناد مختلف تشکیل شده و سند هر روایت آن با دیگری متفاوت است پس چگونه می گوید سند رساله ذهبیه از سند نهج البلاغه قوی تر است؟!!
۵. ایشان نمی داند که قرآن تنها به روایت حفص از عاصم نیست بلکه به طرق بسیار زیادش متواتر است و با رساله ذهبیه که طریقی مجهول دارد قابل قیاس نیست؟!
۶. ایشان نمی داند که انگیزه های جعل روایت طبی زیاد است و اتفاقا غلات سابقه بدی در این زمینه دارند و بسیاری از آثار طبی را غلات جعل کرده اند. (ر.ک:
t.me/gholow2/398)
کانال غلوپژوهی در تلگرام
@gholow2