معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
🔹زمین مرحمتی و روایت اولین فدایی ولایت قسمت اول : 👤آقای میرزا ابوالفضل ثقفی می گفتند: حدود چهل س
🔹زمین مرحمتی و روایت اولین فدایی ولایت قسمت دوم : صبح روز بعد برادرم گفت: باغی از املاک آقای ذوالقدر به متراژ سه هزار متر مربع در معرض فروش است. پس از مراجعه ، زمین را به مبلغ دویست و پانزده هزار تومان خریداری کردیم و خوشحال بازگشتیم. شب چهارشنبه که خدمت آقای مجتهدی رسیدیم به ایشان عرض کردم: آقا جان، الحمدالله زمین به دست ما رسید. آقا با شنیدن این مطلب لحظاتی سکوت کرده و فرمودند: خیر آقا جان ،حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: زمینی که ما حواله کرده ایم این نیست؛ آن زمین به زودی به دست ایشان می رسد. اما این زمین هم برای شما خیر و برکت دارد!! بالأخره با تحیر به قزوین مراجعت کردیم. چند روز بعد شخصی با یک ماشین آخرین سیستم،درب منزل آمد و پس از سلام و احوال پرسی گفت : من عباس هستم! شما سابقاً به منزل ما می آمدید و روضه می خواندید. من اکنون در تهران زندگی میکنم و وضعیت مالی بسیار خوبی دارم. گفتم: در خدمت شما هستم اگر امری دارید بفرمایید. او گفت : دیشب در خواب دیدم آقایی می گفت: حضرت رضا علیه السلام می فرمایند: زمینی که در قزوین متعلق به شماست به آقای ثقفی بدهید! این خواب اثر عجیبی در من گذاشته و اکنون آمده ام تا آن زمین را به شما واگذار کنم!! خلاصه در معیت ایشان به کنار زمین مذکور که مساحت آن پنج هزار متر مربع بود رفتیم. پس از مشاهده ی زمین گفتم: خوب قیمت این زمین چقدر است؟ عباس آقا گفت: من این زمین را به شما هدیه می کنم! گفتم: بنده زمین مجانی از کسی قبول نمی کنم. عباس آقا گفت: حالا که اصرار می کنید، من این ملک را در سال ۱۳۴۶ ه.ش به مبلغ سیصد هزار تومان خریداری کرده ام، اکنون حدود دوازده سال از آن می گذرد، شما این زمین را از من قبول کنید و هر موقع که مایل بودید همان سیصد هزار تومان را به من بدهید. در کمال ناباوری گفتم: سیصد هزار تومان که پول نیست، همین امروز آن را به شما پرداخت می کنم. سپس عباس آقا مرا به دفتر اسناد 《 بهشت》 برد و زمین رابه نام من ثبت کرد! همان موقع می خواستم زمین را سه میلیون تومان از من خریداری کنند که در جواب گفتم: این زمین، مرحمتی حضرت رضا علیه السلام است و آن را نمی فروشم. و یک روز در همان ایام که آقای مجتهدی به قزوین تشریف آورده بودند به آن جا آمدند و فرمودند: این زمین از عنایات حضرت رضا علیه السلام است و برای شما و نسل شما مایه ی برکت خواهد شد. سپس همان گونه که آقا فرموده بودند، تابلوی 《 یا حجة بن الحسن العسکری ادرکنی》 را در آن جا نصب کردیم و از آن زمان تاکنون آن تابلو بر فراز این ملک، دلربایی می کند. ز دست کوته خود زیر بارم که از بالابلندان شرمسارم اگر گفتم دعای می فروشان چه باشد حق نعمت می گزارم سری دارم چو حافظ مست لیکن به لطف آن سرا امیدوارم 📚لاله ای از ملکوت ، جلد سوم ، صفحه 197 الی 200 @shia12t