پاتوق بچه شیعه ها:
بیایید فرض کنیم به جای رئیس جمهور آمریکا، رئیس جمهور ما میگفت: اگر فقط 200 هزار نفر بمیرند باید از من ممنون هم باشید! چه غوغایی در جهان به پا میشد!؟ ضجههای حقوق بشر و دموکراسی چگونه گوش فلک را پر میکرد!؟ فرض کنید به جای آمریکا و انگلیس، در ایران دستورالعملی صادر میشد مبنی بر اینکه بیماران کرونایی مبتلا به سندروم داون، فلج مغزی یا اوتیسم را به حال خود رها کنید تا بمیرند! یا به جای اسپانیا و ایتالیا در ایران، قید بیماران بالای 80 سال را میزدند؛ یا به جای فرانسه و اسپانیا و آمریکا، در ایران افراد مسن گروه گروه در خانههای سالمندان جان میدادند، آنوقت چه میشد!؟ در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی و رسانههای حقوقبگیر غرب و بین سلبریتیها چه غوغایی برپا میشد!؟
فرض کنید به جای آمریکا و فرانسه و آلمان و ایتالیا و اتریش، ایران محموله ماسک و تجهیزات پزشکی کشوری دیگر را میربود یا در ایران به جای آمریکا و انگلیس پزشکان و پرستارانی که به کمبود تجهیزات اعتراض میکردند اخراج میشدند یا در ایران به جای آمریکا، پرستار فداکاری به علت نداشتن تجهیزات حفاظتی بهتر از کیسه زباله جان میسپرد و مقامات حکومتی به کادر درمان توصیه می.کردند به جای ماسک از دستمال و روسری استفاده کنند!
فرض کنید مقامات ما به جای مقامات آنها جلوی دوربینها با همه دست میدادند و معضل کرونا را بیاهمیت می.پنداشتند یا در ایران صفهای کیلومتری برای دریافت غذای خیریه تشکیل میشد! فرض کنید خدای نکرده راهروهای بیمارستانهای ما بهجای بیمارستانهای آنها مملو از بیماران یا اجساد رها شده بود! اصلا فرض کنید خدای نکرده ایران به جای همه آن کشورها صدر جدول مبتلایان و متوفایان کرونا را در اختیار داشت.
خوب میدانیم که رویداد فقط یکی از موارد بالا در ایران اسلامی کافی بود تا برای روزها و هفته.ها، ایران و ایرانی تحقیر و تمسخر و سرزنش شود. تنها یک قلم از هزارانش این بود که دوباره جار بزنند که شعار "مرگ بر آمریکا" به خودتان برگشته!!؟ اما به لطف خدای بزرگ و به همت و درایت همه ایرانیان، هیچ یک از این اتفاقات نیافتاده است. کاش هرگز در کشورهای اروپایی و آمریکایی تحریم کننده ما هم اتفاق نمیافتاد. ولی لااقل خوبیاش اینست که آنها دیگر نگران جنگ ناجوانمردانه تبلیغاتی و رسانهای نیستند. چون پیچ این یکی دست خودشان است.
حالا به عکس این داستان نگاه کنید: اگر به جای ایران در یکی از آن کشورها، ظرف دو هفته به 100 هزار زندانی مرخصی اعطا میشد و 10 هزار نفر عفو میشدند! چه اتفاقی میافتاد؟ اگر دهها هزار نیروی جهادی و بسیجی شب و روز به ضدعفونی کردن شهرها، تولید تجهیزات محافظتی، کفن و دفن فوت شدگان و کمک به سالمندان و خدمت به بیماران کرونایی مشغول میشدند چه؟ اگر مردمانشان در حماسهای تاریخی، یک سنت چندهزار ساله همانند روز طبیعت را ترک میکردند و خیابانها و بوستانهای خالی از جمعیت را به نمایش میگذاشتند چه؟
حتما میپرسید چه اتفاقی افتاده است!؟ مگر غرب منبع همه خوبیها و پیشرفتها و خوشبختیها و ایران منبع همه بدیها و عقب ماندگیها و بدبختی.ها نبود؟ پس چرا روزگار اینگونه دگرگون شده است!؟ مطمئن باشید هیچ اتفاق جدید و استثنایی رخ نداده و هیچ واقعیت بیرونی تغییر نکرده است. فقط با ظهور یک موجود رعبآور ولی خارقالعاده، ناگهان سانسور به پایان رسیده و اکنون جهان میتواند حقایقی را که مدت زمان مدیدی از او پنهان شده یا وارونه جلوه داده شده ببیند. میتواند عیار واقعی حکومتهایی که در طول 41 سال، انواع بحرانها را به ما تحمیل کردند در برابر اولین بحران واقعی پیش رویشان نظاره کند.
چه کسی فکر میکرد پدیدهای در جهان ظهور کند که در ورای همه رسانهها، همه شبکههای ماهواره.ای، همه سایتهای اینترنتی و همه شبکههای اجتماعی، پرده از حقایق کنار زند؟ یک ذره میکرونی که واقعیت.های جهان امروز را بدون تفسیرهای فریبنده و خوانشهای دروغین، منعکس سازد؟ چه کسی فکر میکرد معجزه رسانهای خلق شود که همچون عصای موسی، بساط ساحران رسانه.ای جهان را اینگونه براندازد؟ فیلترشکنی که همه فیلترشکنهای پیش از خود را ببلعد و تصویر بدون سانسور جهان امروز را به نمایش بگذارد؟
اکنون این اتفاق افتاده است. اژدهای رسانهها و پادشاه فیلترشکنها ظهور کرده است. کرونا ویروس، جهان را در مینوردد تا با در هم شکستن کاخهای پوشالین و تصویرهای دروغین، ویرانههایی بر جای گذارد که نمایی از واقعیت است. بلای کرونا، شبیه همه مصائب دیگر سخت است و جانکاه، جانگداز است و ملال افزا. اما در پس همه این تلخی.ها، درسهایی شیرین دارد: آموزههایی از حقیقت.
صهیونیسم رسانهای دهها سال است که تصویر یک آرمانشهر غربی را در اذهان جهانی برمیسازد. بهشتی که تنها شرط رسیدن به آن، کرنش در برابر نظام بینالمللی و اعتقادی لیبرال، به رهبری آمریکاست. آن سوی این آ