هستي بدون نام تو خسته ست فاطمه پاشيده ازهم است و گسسته ست فاطمه بازار هاي هردو جهان بي اجازه ات دست از زر و مبادله شسته ست فاطمه هستی مدير مكتب درس پيمبران ايوب پاي درس، نشسته ست فاطمه حوا و آدميت و آدم از ابتدا با نسل محشر تو خجسته ست فاطمه حي علي الصلوه تو خورشيد منتشر دستان نور پيش تو بسته ست فاطمه آئينه اي كه نام تو از بر نكرده است تصوير منحني و شكسته ست فاطمه دستي براي ثبت شفاعت تكان بده هر كس كه در عزات نشسته ست فاطمه @shia_poem