واسۀ معصومه شب اشکه امشب زیر لب میخونه چی کشیده زینب تموم لشکر ، دورِ برادر کنارِ گودال ، رسیده مادر یه بدن بی سر ، بینِ گودال خواهری که پیشش رفته از حال یه جوریم انگار خیلی پیرم رویِ پایِ عمه از حال میرم