ایات آن در منابع موجود است.[۲۹] این احادیث دربردارنده موضوعاتی چون حبّ و بغض به اهل بیت(ع)، برتری مسجد کوفه بر بیت المقدس، چهار بار اقرار به زنای محصنه و حدّ آن و معلومکردن قاتل جوانی اَعرابی برای بازماندگاناش به دست علی(ع)، است
شهادت
خبر امام از شهادت وی
امام علی میثم را از چگونگی شهادتش، قاتل وی و آویختهشدنش به درخت نخلی که آن را به او نشان داده بود، آگاه ساخته و به او بشارت داده بود که پاداش مقاومت او در برابر خواست ابن زیاد آن است که در آخرت، کنار امام در درجهای شایسته خواهد بود. گفته شده است میثم کنار آن درخت نماز میخواند و با آن سخن میگفت.[۳۱] میثم خبر شهادتش را که از زبان امام علی(ع) شنیده بود، برای دیگران نقل میکرد.[۳۲] بنا به روایتی، او و حبیب بن مظاهر در میان جمعی، خبر شهادت را بیان کردند،اما حاضران، آنان را تکذیب و تمسخر کردند
روایت نخست از شهادت او
دربارهٔ دستگیری و قتل میثم، دو روایت وجود دارد. به روایتی، ابنزیاد از طرف یزید بن معاویه، خلیفهٔ اموی (۶۰تا۶۴ق)، مأمور شد میثم را که میدانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی(ع) است، به دار بیاویزد.[۳۴] در پی آن، میثم در راه بازگشت از عمره، در قادسیه (در پانزده فرسخی کوفه)[۳۵] به دست مأموران ابنزیاد دستگیر شد. در زندان، میثم با مختار که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیشگویی کرد و سرانجام به دستور ابنزیاد به دار آویخته شد.
روایت دوم از شهادتش (قطع زبان میثم)
به روایت دیگر، میثم به درخواست عدهای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار کوفه، همراه آنان نزد ابنزیاد رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد. عَمروبن حُرَیث، امیر کوفه از طرف ابن زیاد که عثمانی مسلک و دشمن اهل بیت بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغگو و دوستدار دروغگو خواند، اما میثم خود را راستگو و دوستدار راستگو (حضرت علی) معرفی کرد
ابنزیاد به میثم دستور داد از علی بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دستها و پاهایش را قطع میکند و او را به دار میکشد. میثم اگرچه میتوانست تقیه کند، شهادت را برگزید و گفت امام علی او را آگاه کرده است که ابنزیاد چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید. به دنبال آن، ابنزیاد برای اینکه این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد تنها دستها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانهٔ عمرو بن حُرَیث به دار کشند.
میثم بالای چوبهٔدار با صدای بلند از مردم میخواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او دربارهٔ فتنههای بنی اُمیه و فضائل بنیهاشم سخنانی میگفت. عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را بر گرد او دید، شتابزده نزد ابنزیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابنزیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در اسلام بر دهانش لجام نهاده شد
روایتی دیگر، عمرو بن حریث که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود، از ابنزیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابنزیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد. میثم با یادآوری این مطلب که ابنزیاد نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دستها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید
پرسش : بر اساس روایت دوم از شهادت میثم ، این پرسش به ذهن می آید که چطور میثم توانست بالای چوبه دار حرف بزند و سخنرانی کند
پاسخ : در آن روزگار، به دار کشيدن اين گونه نبود که حلقه طناب را به دور گردن شخص محکوم به اعدام بيندازند بلکه آن را دور سينه می انداختند تا از کتف هايش آويزان شود و آن قدر بماند تا از گرسنگی و تشنگی تلف شود
ميثم تمار به دار کشيده شد اما باز هم بر فراز دار ، با صدايی رسا مردم را به شنيدن حقايق اسلام و احاديث و اسرار علی(ع) فرا ميخواند
شهادت میثم تمّار در ۲۲ ذیالحجه سال ۶۰ هجری قمری، ده روز پیش از ورود امام حسین(ع) به عراق، روی داد.[۴۰] ابنزیاد از دفن او جلوگیری کرد تا آنکه چند تن از خرمافروشان کوفه، شبانه، جسد وی را با چوبهٔدار ربودند و در قبری میان گودال آب در سرزمین قبیلهٔ مراد به خاک سپردند
مقبره میثم
مرقد میثم تمار، در نزدیکی مسجد کوفه قرار دارد.در قرن چهارم عضدالدوله دیلمی، گنبدی بر قبر میثم بنا کرد. در قرن سیزده هجری قمری، شیخ ملاّ علی فرزند میرزا خلیل نجفی آل خلیلی (۱۲۲۶تا۱۲۹۷ق) دومین عمارت را ساخت. پس از آن نیز سید عطاءالله رومی (۱۳۲۱م) از مجتهدین نجف، حرم و گنبدی برای میثم بنا کرده، صحنی در کنار آن تأسیس نمود.[۴۲] در سال ۱۳۸۲ق. تمام عمارت خراب شد و توسط حاج محمّد ر