ناتوانی واژه ها را ببخش
همه می دانند مشبک های محبوب ضریح
برای بدرقه ی تو
از من شاعرترند
وقتی دست مهرت را بر سر کوچه پس کوچه های دلتنگ می کشیدی ماه به تو لبخند میزد
و وقتی کلمات خاکستری بر سرت آوار میشد
آیین بخشش می دانستی..
سه سال چون مولایت علی ، دلشوره هایت را با سکوت در آمیختی
و طعنه و زخم زبان ها را به جان خریدی
این بار
در آخرین سفر استانی ات
با قطاری میروی که تمام گل های سرخ در آن نشسته اند
و برای یک دنیا دلتنگی و اشک ما دست تکان می دهی
سید جان
ناتوانی واژه هایم را ببخش
#مریم_مومن