✍به ياد دارم در روزهای نخست ورودمان به اردوگاه شهر موصل، پتو و زيرانداز نداشتيم و در وضع بدی به سر می برديم. 💬اما شهيد فرخي اصلا به اين چيزها فکر نمی کرد. 💢او به محض ورود به اردوگاه به جمع‌ آوری چوب پرداخت. ☀️بعد چوب‌ها را آتش زد تا از زغال آنها به جاي گچ و قلم در کلاس درس استفاده کند. ♻️شهيد فرخي کلاس سواد‌ آموزي را روی زمين سيمانی شروع کرد و چون اسيران کاغذ و قلم نداشتند، از زمين به جای تخته و دفتر استفاده می کرد. 💥با همه سختی هایی که بود او کلاسها را گسترش داد و بی سوادان را تشويق می کرد که به کلاس بيايند. ♨️از آنهايي هم که سواد داشتند می خواست تا در اتاقهای خود برای بی سوادان کلاس تشکيل دهند. 🌀او برای اين کار دفتری درست کرده بود که به آن «دفتر مادر» می گفت. ▪️در آن دفتر مطالبي را که می خواست به سواد‌ آموزان بياموزد، می نوشت و از روی آن به اسيران بی سواد درس می داد. ▫️به کساني هم که سواد داشتند، روش تدريس را می آموخت. راوی: دکتر محمد حاجی خلف، هم رزم شهید 🪴روایتگران شهدای دزفول ╭─✨♥️─↷ │ᵂᴱ ˢᴴᴵᴺᴱ ᵀᴼᴳᴱᵀᴴᴱᵀ❝ │ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰─➛https://eitaa.com/shoghevesal72