💠فراموش نمیکنم یکبار زمستون خیلی سردی❄️ بود و در حال برگشت به سمت خونه بودیم. پیرمردی مشغول بود و از سرما میلرزید. تا دیدش فورا گرون قیمتشو درآورد و به اون پیرمرد داد ! 💠بعدم یه دسته اسکناس💴 بهش داد. پیرمرد که از خوشحالی نمیدونست چی بگه، مرتب می‌گفت: جوون خدا .