جهادِ تبیین راه مقابله با سنگینترین جنگ نرم تاریخ کشور:
سرباز، ایستاده است...
مژده قراچه
جنگ، جنگ است. خستگی دارد، توپ و تانک و آتش بیمحابا دشمن دارد؛ و سینهی جلو آمده سرباز خمینی. سربازی که شاید سن و سال زیادی نداشته باشد، اما دلی بزرگ دارد. به بزرگی هدف خمینی کبیر. که در راه آن تا آخرین قطره خون خود ایستادگی میکند. سربازی که همهی حرفش این است که نگذارید حرف امام زمین بماند. آن روزهای سخت و تلخ و آژیر های خطر و مارشهای عملیات شاید به ظاهر تمام شده است، و جنگ پایان یافته است اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت. دشمن بیدار است. دشمنی که امروز تغییر تاکتیک در جنگ خود داده است. جنگی که به مراتب سختتر و سنگینتر است. جنگی که شاید دیگر آژیر خطر در شهرها را به صدا در نمیآورد و مردم به پناهگاهها پناه نمیبرند و یا براثر تیروترکش دشمن رزمندهای خونریزی شدید نمیکند؛ اما امروز دشمن با لجنپراکنی و دروغها و تحریفها خونریزی داخلی در ایمان مردم ایجاد کرده است. مردم از شیمیایی دشمن دیگر سرفه نمیکنند اما امیدشان به آینده کم و کمتر میشود. دشمن با همهی توان به میدان آمده است. فرمانده از برجک مراقبت خبر میدهد آتش دشمن بالا گرفته ایمان و باور مردم در خطر است. جوانان مقابل آتش و تیرباران دشمن بایستید. نقشه عملیات را بارها اخیرا به سربازان متذکر شده است و فرمان جهاد را صادر فرموده است. «جهاد قطعی و فوری» امروز، «جهاد عظیم روزگار، جهاد تبیین» است. مجاهدین راه خدا! زبانها و قلمهای را از نیام بکشید! خود را آماده کنید، کمین بگیرید و در مقابل تهاجم همه جانبهی دشمن ایستادگی کنید. اما بعد، امروز هم مانند دیروز خط خالی نیست و ما نمیگذاریم حرف امام زمین بماند. کودکان در گهواره دوران دفاع مقدس یا نوزادانی که هنوز چشم به دنیا نگشوده بودند امروز با قافله سالار انقلاب بیعت کردهاند؛ بیعتی از جنس شب عاشورا. شبی که هنوز صبح نشده است و سپاه حسینبنعلی، در قرارگاه جمهوری اسلامی ایران پابهرکاب امام خویش تا آخرین نفس ایستاده است...