و مستاجرش ┄┅┅❁☘✨🌸✨☘❁┅┅┄ شیخ رجبعلی خیاط صاحب فرزند شد ، مرد مستاجر به خانه ی شیخ رفت ،شیخ در گوش راست نوزاد اذان و در گوش چپ اقامه گفت و برای فرزندش دعا کرد. مادر و پدر نوزاد خوشحال از جای خودشان برخاستند تا به خانه بروند که شیخ به پدر نوزاد گفت: کمی صبر کن باهات کار دارم ... مرد مستاجر کنار شیخ نشست ، شیخ گفت: " داداش جون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته ، از این ماه به جای 20 ریال 18 ریال اجاره بده ، 2 ریالشم واسه فرزندت خرج کن ، این 20ریال رو هم بگیر اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی ، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت" روحش شاد و یادش گرامی‌باد. 🔶 @masjed_v_nabi🔶