🔊 داستان صوتی مهدوی
این قسمت: دور برگردون
💬 از خیره شدن به جاده و دیدن اون همه ماشین و خطوط ممتدی که بین حرکت ماشینها گم میشدن خسته شدم. صورتم رو از جاده برگردوندم و چشمام رو بستم تا از شر تصویر چهرههای کلافه از گرما و ترافیکِ مردم راحت بشم. تنها چیزی که این شرایط رو واسم قابل تحمل میکرد فکر کردن به پایان خوش این سفر و دیدن عزیزانم بود...
@shohada_vamahdawiat
🍃❤️