🔰امتیازهای ویژه شهید مظلوم آیتالله بهشتی از دیدگاه مرحوم آیتالله موسوی اردبیلی
🔸امتیازی که شهید بهشتی داشت این بود که معمولاً آنوقتها یک طلبه یکی دو سالی طول میکشید تا شناخته بشود و درس بدهد و بحث کند و خودش را نشان بدهد جایش را پیدا کند که در کدامیک از این گروهها جا میگیرد. امتیاز اول ایشان به نظر من این بود که این دوره را ایشان خیلی زود طی کرد یعنی چند هفته طول نکشید که ایشان شناخته شد. شناخته شد به «تیزفهمی» و «باهوشی» و «قدرت بحث» و این البته یک امتیاز بالائی است. چند نفر آنوقت در قم بودند که اینها مقیاس بودند برای دیگران. مثلاً میگفتند فلان کس چطور است خوب است متوسط است. نوعاً اندازهگیریها را با اینها میکردند. مثلاً میگفتند فلان کس در سطح فلان کس است از او قویتر است از او ضعیفتر است واحد سنجش بودند، یعنی اینها دیگر جا افتاده بودند همه میشناختند اینها را. مرحوم بهشتی جزء اینها بود.
🔸اگر صحبت بود که فلان کس چطور است معمولاً میپرسیدند مثلاً نسبت به بهشتی چطور است میگفت کمی ضعیفتر است یا مثلاً در اندازه ایشان میشود. خلاصه این خودش یک چیزی است یعنی باید خود او و شخصیت او شناخته شده باشد حداقل در ذهنها اندازه معینی داشته باشد تا دیگران را با او مقایسه کنند. این یک امتیاز ایشان بود که این دوره را خیلی زود طی کرد یعنی همه فهمیدند که یک طلبه اصفهانی سید و باهوش آمده که قوی بحث میکند. این یک امتیاز بود.
🔸مسئله دوم که ایشان داشتند که البته این یک مدتی طول کشید تا معلوم شد معمولاً در میان طلبهها میگویند فلان کس عمق تفکرش چطور است دقتش تیزهوشیاش سرعت انتقالش چطور است استحضار ذهنی او چطور است اینها رشتههایی است که میگویند فلان کس از نظر دقت فکری خیلی خوب است فلان کس خیلی سالم فکر میکند روان فکر میکند.
🔸یکی از امتیازات خوب آنوقتها (الان هم هست در میان طلبهها) این استحضار ذهن و سرعت انتقال است که در بحث خیلی به درد میخورد. ممکن است کسی دقت فهمش خوب باشد اما سرعت انتقال نداشته باشد ما دیدیم چنین افراد را که آدم وقتی یک چیزی میگوید همانجا چیزی ندارد که بگوید اما فردا که میآید بحث میکند یک حرف خوب و دقیق میگوید منتهی باید مهلت داد یک روز دو روز مهلت داد. از اینها بود مرحوم آقا سیدعلی رامهرمزی از شاگردهای منتسب به شیخ هادی تهرانی. ایشان مردی بود بسیار قوی، مشهور شد بعداً به نام آمیرزا سید علی بهبهانی. آنجور در بحث عاجز بود. البته در بحث عاجز بود یعنی با همطرازهای خودش بحث که میکرد قوی نمیتوانست بحث کند یک چیزی را میگفتند و در جلسه بعد فکر میکرد رویش و مطلب خوبی را میآورد. اینجور افراد معمولاً در بحث یک کمی ناتوان هستند. بهشتی درست عکس این بود.
🔸مرحوم بهشتی سرعت انتقالش خیلی قوی بود و در بحث وقتی وارد میشد خیلی مشکل بود انسان با او بحث کند کمتر کسی میتوانست با او بحث کند. البته بعضیها هستند که کمتر کسی میتواند با آنها بحث کند. منتهی یک کمی شلوغکن هستند ایشان اینطور نبود. یک مدتی داد میزد و بلند حرف میزد بعداً این را ترک کرد. بعضی از رفقا میگفتند که بلند صحبت میکند من سرم درد میگیرد. این را خیلی ایشان زود ترک کرد. بعدها ایشان به من گفت سبب این تغییر و تحول در من مرحوم علامه طباطبایی شد. گفت من با ایشان یک بحث فلسفی را مطرح کردم. حرف هایم را زدم با همان طمطراق تمام شد و ایشان شروع کرد آرام به من جواب بدهد من یک مرتبه پریدم در حرف او یک چیزی به نظرم رسید.
🔸آن بحثها معمولاً این جور است. گفت من اولین بار بود که یک شخصیت علمی را دیدم که تا من خواستم حرف بزنم حرفش را قطع کرد و گوش داد به حرف من، هیچ اصرار نکرد که من حرف میزنم و حرفم تمام نشده. ایشان شروع کرد به حرف زدن باز هم من دویدم توی حرفش و حرفش را قطع کرد. دو یا سه بار این جور شد. این وسیله تنبه شد که اینکاری که من میکنم درست نیست این کاری که او میکند درست است.
#نثار_روح_ملکوتی_اش_صلوات
کانال شهدا و ایثارگران صفادشت
eitaa.com/shohadasafadasht