در مرداد سال ۱۳۳۶ در یک خانواده مذهبی در شهرستان تبریز متولد گردید و تحت تربیت پدر و مادری مؤمن پرورش یافت. در کودکی در مجالس مذهبی شرکت می‌کرد و در فعالیت‌های مذهبی مساجد نیز حضوری موثر و پررنگ داشت به نحوی که یکی از افراد شاخص در میان هم سن و سالان خود به شمار می‌رفت. ۱۲ سال بیشتر نداشت که پدرش از دنیا رفت و به دلیل اینکه فرزند ارشد خانواده بود در اداره زندگی به مادرش کمک کرد تا مادرش بتواند زندگی آن‌ها که سه فرزند داشت را هم به خوبی اداره کند. حسن در دوران تحصیل نیز از همان ابتدا فردی کوشا و با پشتکار بود و علاوه بر کمک به خانواده خود در زمینه درسی نیز بسیار فعال بود و توانست به خوبی و با نمرات بالا مدارج دوران درسی خود تا اخذ دیپلم را به خوبی طی کند. دوران سربازی او با تظاهرات مردم علیه رژیم ستمشاهی مصادف شده بود و او در حین گذراندن خدمت سربازی خود با تقلید از امام خمینی (ره) توانست تا با روحانیونی همچون شهید آیت الله مدنی و شهید آیت الله دستغیب ارتباط داشته باشد و با استفاده از رهنمودهای آنان قدم های موثری را در در داخل پادگان برای خنثی سازی تبلیغات و فعالیت های رژیم ستمشاهی انجام دهد. حتی در همین دوران اعلامیه های حضرت امام خمینی (ره) را هم در داخل و خارج پادگان پخش می کرد.  دوستان شهید اینگونه نقل می‌کنند که روزی که مأمورین رژیم، به دستور فرمانده حکومت نظامی در تبریز قصد هجوم به منزل شهید آیت الله مدنی (ره) جهت دستگیری ایشان داشتند، او به همراه دوستانش نقشه مقابله با مزدوران رژیم را در مراسم عزاداری عاشورای حسینی طراحی کرد که قبل از هر گونه اقدام، ضد اطلاعات از موضوع با خبر شده و آن‌ها را جهت ادامه خدمت سربازی به مرند تبعید می‌کنند. ایشان پس از چندی به فرمان حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر ترک پادگان ها، خدمت سربازی را رها کرد و به سیل خروشان مبارزان امت اسلامی پیوست. پیروزی انقلاب اسلامی و مقابله با ضد انقلاب در کردستان  او در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ که مبارزات مردم علیه رژیم ستمشاهی به اوج خود رسیده بود برای پیروزی نهضت مردم ایران بسیار تلاش کرد و فعالیت های مهمی را نیز انجام داد. یکی از این کارها این بود که به همراه تعدادی از جوانان و دانشجویان حزب اللهی تبریز برای جلوگیری از افتادن سلاح‌های بیت المال به دست ضد انقلاب، بخشی از سلاح‌ها را جمع آوری کرد و گروهی مسلح برای دستگیری عوامل ضد انقلاب و ساواکی‌ها در تبریز تشکیل داد. با پیروزی انقلاب اسلامی توانست به همراه عده ای از دوستانش اولین هسته های مسلح سپاه پاسداران را ایجاد کند و به عنوان مسئول عملیات سپاه تبریز در سرکوبی خوانین و اشرار آذربایجان و حزب منحرف خلق مسلمان نقش فعالی ایفا کرد. حسن یکی از یاران شهید باکری نیز بود و هنگامی که به همراه او در سپاه ارومیه انجام وظیفه می‌کرد .به عنوان مسئول عملیات برای ایجاد امنیت آن منطقه، در درگیری‌های متعدد برای سرکوبی گروه‌های فاسد تلاش شبانه روزی کرد و توانست با نفوذ در تشکیلات حزب منحله دموکرات  باعث متلاشی شدن آن و دستگیری و اعدام تعداد زیادی از کادرهای آن‌ها شود. حسن افتخار داشت تا مسئولیت حفاظت از شهید آیت الله مدنی (ره) نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی و امامت جمعه تبریز را هم برعهده داشته باشد و مدتی را در کنار آن شهید بزرگوار بود. حضور در دفاع مقدس و تاسیس توپخانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهید شفیع زاده با آغاز جنگ تحمیلی و حمله همه جانبه ارتش بعثی به کشورمان عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد. با محاصره آبادان با یک دسته خمپاره انداز که تحت مسئولیت شهید باکری اداره می‌شد به جبهه‌های جنوب رفت و برای حضور در جبهه آبادان خود را با سختی‌های فراوان به ایستگاه هفت این شهر رساند. بعدها و با صدور فرمان تاریخی امام خمینی (ره) برای شکستن حصر آبادان او و یارانش نقش موثری در این زمینه ایفا کردند.  او پس از عملیات بیت المقدس رئیس ستاد تیپ کربلا شد و در انسجام آن نقش اساسی داشت. شهید شفیع زاده در مسئولیت معاونت تیپ المهدی (عج) در عملیات فتح المبین نیز رشادت‌های فراوانی را انجام داد.   او که در چندین عملیات بزرگ حضور داشت به خوبی با اهمیت توپخانه و قدرت آن آشنا بود، به همین دلیل هم با تجربیاتی که در دفاع مقدس کسب کرده بود به این نتیجه رسید که برای اجرای عملیات های بزرگ به آتش توپخانه نیاز است. شهید شفیع زاده با همکاری چندین نفر از فرماندهان سپاه وظیفه ساماندهی اولین آتشبارهای توپخانه و مسئولیت هماهنگی پشتیبانی آتش در قرارگاه فتح در عملیات بیت المقدس را به عهده گرفت و به خوبی از عهده این وظیفه بزرگ برآمد. بعدها و با استفاده از توپ های غنیمتی این واحد را گسترش داد و در نبردهای خیبر، والفجر ۸، کربلای ۱، کربلای ۴، کربلای ۵ که سپاه پاسداران به لحاظ عملیاتی مسئولیت مستقلی داشت، پشتیبانی آتش کل منطقه عملیات، با رهبری